روزانه ها

روزانه های منه دیگه

روزانه ها

روزانه های منه دیگه

غافل گیری روز معلم

سومین پست امشب:

چند وقته دلم می خواست برا اتاق استاد راهنمام یه ظرف شکلات خوری بخرم. مخصوصا وقتی شد هیات علمی دانشگاه. امروز صبح اول وقت رفتم یه ظرف خوشگل خریدم. یه سبد دسته داره بلور هست که روش گل های رز قرمز کار شده. اومدم خونه که کادوش کنم دیدم کاغذ کادو هام خیلی جینگولیه!!


رفتم حمام بعدشم تیپ زدم یه آرایش کوچلو هم کردم و راه افتادم واسه دانشگاه.


توی راه اول رفتم کاغذ کادو بگیرم. یه کاغذ کادو گرفتم که خیلی خوشگل بود. رنگ زرد و سبز و قرمز و طلایی شو داشت. به نظرم اومد طلاییش سنگین تر باشه خریدم. تا از مغازه اومدم بیرون بارون گرفت.


رفتم قنادی رضا شکلات هم گرفتم.


موقع کادو گرفتن فهمیدم ناشی بازی در آوردم و کاغذ کادویی که گرفتم خیلی کلفته. اصلا نمی شد درست کادو گرفت.


رفتم کادومو دادم به دکتر. گفت واسه من چیزی گرفتی؟ گفتم واسه اتاقتون گرفتم. گفت اوضاع اتاق من خیلی بی ریخت شده؟!!  گفتم واسه کاغذ کادوش ناشی بازی در آوردم. گفت منم یه بار همین اشتباهو کردم. بعدشم کلی فحش خوردم. خلاصه بازش کرد و خودم هم افتتاحش کردم. کلی تشکر کرد. بهش گفتم امیدوارم توی فرصت باقی مونده بتونم دانشجوی خوبی باشم گفت تو خوب هستی، خوب بودی که من انتخابت کردم! فقط باید کار کنی. راستی فلان کارووووو کردی ............ اصلا یادش رفت رفته بودم واسه روز معلم.


وقتی داشتم برمی گشتم بچه های لیسانس با یه دسته گل و یه جعبه شیرینی رفتن اتاقش.


عصر یکی از دانشجوهای ارسنجونم زنگ زد و باهم رفتیم حافظیه کلی گفتیم و خندیدم. با این بارونی که می اومد حسابی حال داد! برام یه شاخه گل رز سرخ خریده بود.

نظرات 2 + ارسال نظر
عرفان دوشنبه 13 اردیبهشت 1389 ساعت 22:17

سلام
خسته نباشید
امروز حسابی گل کاشتی وبقول جوونها ترکوندی ............
ممنونم که به کامنتها اهمیت میدی ولی خوب نگرانت شدم که دارن با این کارهای زشتی که میکنند به شخصیتت صدمه میزنند البته سعی کن متحملشون نشی تا بیشتر از این اذیت نشی ونهایت اینکه اسمی هم از ولایت ما اوردی و قنادی رضا و ...چقدر وقتی از شهرودیار مونحرف میزنی احساس نزدیکی بیشتری بهت میکنم اگرچه من خودم را واقعا بهت نزدیک میدونم و همیشه برات ارزوی بهترین ها را میکنم اگرچه میدونم اصلا بهم اعتماد نداری و شاید هم میترسی روزی من باهات اشنا بشم نه مطمئن باش منم از انچیزی که فکر میکنی پخته ترم وشاید یه رویدادی خیر بوده که من را در اینجا باهات اشنا کرده امیدوارم همیشه پاینده و بالنده و شاد و منصور و منور باشی
مواظب خودت باش
اگر هم صلاح دونستی بعنوان یه دوست وفادار رومن حساب بازکن و مطمئن باش
موفق باشی

دیگه وقتی آدم از نزدیک ترین دوستاش، مثلا واسه همدردی می خوره، قبول کنید نسبت به همه بدبین میشه.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 14 اردیبهشت 1389 ساعت 18:09

اره حق میدم ولی انسانها متفاوتند وهمه مثل هم نیستند طبیعت انها احساسات انها عواطف انها انسانیت انها و.........

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد