روزانه ها

روزانه های منه دیگه

روزانه ها

روزانه های منه دیگه

تفریح سالم

اون روز با ندا نشسته بودیم توی مرکز کامپیوترمون. خودمون دو تا بودیم با دوتا خانوم دیگه. تازه از پیش دکتر برگشته بودیم و حسابی خورده بود توی ذوقمون. آخه من یه نکته ای رو چند روز پیش به دکتر گفتم، دکتر گفت نه فرقی نمی کنه. بهش اعتنا نکردم و خودم تستش کردم. یه خرده اوضاع خوب پیش رفت خیال ورمون داشت که ما یه چیزی فهمیدیم که استاد نفهمیده. خوش خوشان رفتیم به دکتر گفتیم. دکتر اول متعجب پرسید که چه جوری امتحانش کردیم؟ بعد من گفتم خب داشتیمش! باز دکتر با تعجب گفت کوووو؟ گفتم ای داد که دارم سوتی می دم اونم راجع به ابتدایی ترین چیزا! بعد که نشونش دادم دید نه راست می گم داریمش ولی اون نکته توفیری نکرده. این بود که دلسرد برگشتیم توی مرکز.

دو تایی پشت دو تا کامپیوتر کنار هم نشسته بودیم. یهو ندا یه چیز عجیبی برام فرستاد منم فورا جوابشو دادم:

- سشمشئ

- سلام دخترم چه طوری با درسا؟

گفت از کجا فهمیدی من چی نوشتم؟ گفتم بابا این تفریح سالم من و ایلیا محسوب می شه. هر وقت کار داره ولی من نمی دونم چی کار کنم یه متن برام می نویسه تا من ترجمه کنم!

حسابی استقبال شد و گفت بیا اسم بچه ها رو بنویسیم ببینیم چی میشه اسم یکی از پسرا می شد "بشمشاه" خوشمون اومد اسم همشون  رو نوشتیم. "شئهد" خیلی توجه ام رو جلب کرد تند تند درست تایپش کردم دیدم میشه چی ذوق زده شده بودم اینتر زدم. کلی بازی کردیم دوباره رسیدیم به همین اسم دوباره من نوشتمش و اینتر زدم. ندا گفت چه خبرته تام!!!


گفتم به شما هم بگم حوصلتون سر رفت، شکست عشقی خوردید یا هر چیز دیگه جای معتاد شدن برید بشینید با یکی که کنارتون نشسته چت کنید و بخندید.


جا داره اشاره کنم که بعدش رفتیم پیش دکتر اسم یه نرم افزار رو داد که براش دانلود کنیم و مشکل تقریبا حل شد.


نظرات 1 + ارسال نظر
عرفان چهارشنبه 15 اردیبهشت 1389 ساعت 21:41

سلام
خسته نباشید
نمیخوای بگی کجایی و چه میکنی؟
الان در چه سطحی درس میخونی و....
موفق باشید

جان؟ باز پسر خاله شدیدا! البته اگه یه کم دقت می کردید حتما می فهمیدید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد