روزانه ها

روزانه های منه دیگه

روزانه ها

روزانه های منه دیگه

درگیری میان عقل و احساس

فکر می کنید هنوز قدرت دارم معجزه کنم؟ بعضی وقتا فکر می کنم چقد ضعیفم! خودم یه شخص خاص هستم ولی قدرت خاص کردن یه آدم دیگه رو ندارم.بعضی وقتا فکر می کنم این خاص بودن هیچ ارزشی نداره. یه وقتایی این توانایی رو داشتما. مینا رو یادت نیست؟ من بهش خیلی چیزا یاد دادم تا حالا روی دست خودم بلند شده. تازه دارم روی مریم هم کار می کنم. تازه ترشم یادت نیست چه حالی داشت؟ یادت نیست لی لی یه معجزه خواست؟ من معجزه کردم! ببین حالا کار می کنه. درس می خونه. به علایق دیگه اش می رسه....   

می گه قدر منو می دونه، می گه در حد پرستش، دیدم وقتی ضربانم رو حس می کنه چه حسی توی وجودش جاری می شه ولی نمی دونم به خاطر من نفس می کشه؟ اگه واقعا خدایی می کنم توی دنیایش پس باید به خاطر من قوی باشه، باید به خاطر من به زندگی امیدوار باشه، باید به خاطر من عجله داشته باشه برای رسیدن فرداها.... 

باید؟! به خاطر من؟! آخه تو چی هستی دختر؟ تو کی هستی؟ چرا انقد خودتو بزرگ می بینی؟ تو هیچی نیستی! هیچی نبودی! اگر به خودیه خودت باشه، اگر اون کنارت نباشه، تو هیچی نیستی! اونه که بهت رنگ می ده، اونه که بهت معنا می ده. دوست داشت پس یه کم باهات همکاری کرد و از اون حال و روز اومد بیرون فکر کردی معجزه کردی؟ فکر می کنی معجزه کردی؟ فکر می کنی معجزه کردی؟ تو بیشتر از همه ادعا داری که!  

خودش گفت قدرمو می دونه. خودش خواست کنارش باشم. خودش گفت... من می تونم. خودش کمکم می کنه. خدایی دارم که قادره و حتما کمکم می کنه. 

تا اون نخواهد هیچ کاری پیش نمی ره. تا اینجا هم اون خواسته.... 

من می تونم 

باید اون بخواد 

من می تونم. اونم می خواد. خودش گفت همه چیز درست می شه. 

 

 

باید بخوای. باید کمکم کنی. نذار بقیه بهم بخندند. بذار فکر کنم هنوزم قدرت معجزه دارم. کمکم کن. بخواه...

نظرات 1 + ارسال نظر
عرفان یکشنبه 25 مرداد 1388 ساعت 13:51

سلام
خسته نباشید میدونم خیلی درگیری و انهم درگیریهای ذهنی که از همه دغدغه ها بالاتره ولی انسان بزرگ افریده شده و توانمند چرا توانمند ؟
خوب معلومه این موجود اینقدر راحت شیطان تو وجودش رخنه میکنه و به جاهای بد میبردتش که باید توانمند باشه تا از جوهره وجودیش بتونه استفاده کنه و ان را متبلور کنه و این تبلوره که بهش صفا میده و قلبش را جلا میده و شما فکر نکن داری خسارت میبینی نه داری قلبت را جلا میدی و خودت را برا یه انقلاب عظیم درونی اماده میکنی به خودت امیدوار باش و زندگی کن زندگی سختی و مشکلات داره وباید باهاش بجنگی انهم کسی که اینقدر ایمان داره در بارگاه امام علی ورود میکنه و انجا قلبش میشکنه ولی حاضر نیست به کسی که بهش ستم کرده نفرین کنه و من خیلی برات ارزش قائلم چون از درونت باخبرم درسته ندیدمت و لی سیرتت از همین راه دور پیداس اگر کاری داشتی که منم تونستم گوشه ای از ان را بگیرم اصلا تعارف نکن واقعا خدتگزارم کاش میشد امتحان میکردی و میدیدی چقدر قبولت دارم موفق باشی
جهت اطلاع سه شنبه شب تو باغ بهشت ارسنجان عروسی میهمان بودم جای شما سبز بود
بلدی که ؟
میدونی تو مسیر سعادت شهره
امید که بتونم بیشتر باهات اشنا بشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد