روزانه ها

روزانه های منه دیگه

روزانه ها

روزانه های منه دیگه

دلخورم

خیلی دلخورم. این سه روز از پیش از ظهر تا دم غروبا توی خونه تنهای تنها  بودم. 

خیلی دلخورم. این دو شب با ترس و اشک خودمو خواب کردم. 

فکر کردی بی معرفتی شاخ و دم داره؟ نه فکر کردی شاخ و دم داره؟ حالا دیدی نداره؟ 

خیلی دلخورم. اصلا یادت نموند من تنهام. حتی یادت نیومد یادت رفته! 

خیلی دلخورم. من باز گفتم بی تو شبا نمی خوابم این بلا رو سرم آوردی؟ ولی اشتباه کردی! حالا دیگه مثل اون موقع نیست. بذار مسافرام برگردن....

خیلی دلخورم.... 

خیلی دلخورم خب! 

 

پ.ن. می خواستم این پست رو خیلی زودتر بذارم ولی گفتم شاید دارم اشتباه می کنم. الان این پست رو گذاشتم که بابا شبی و آرتا فردا ظهر برمی گرده.

نظرات 5 + ارسال نظر
سمیرا پنج‌شنبه 29 مرداد 1388 ساعت 19:12 http://67.blogsky.com

سلام دوست خوبم
خوبی؟
من به طور کاملا اتفاقی وبتو تو قسمت آپدیت شده ها دیدم! کل آرشیوتو باز کردم تا سرفرصت بخونم....
دوست داشتی به بلاگ منم بیا
امم وقتی خوندم میام نظر میدم
فعلا
راستی شاید لینکت کردم... اشکالی نداره که؟؟؟

سلام
ممنون.
خیلی خوش اومدین.
اگه فرصت کنم چشم حتما.
منتظرم.

عرفان شنبه 31 مرداد 1388 ساعت 09:09

سلام
میدونی چیه بی مقدمه برم اصل مطلب را بیان کنم و ان اینه که خیلی بزرگواری و بسیار فهیم و متعهد و انسانی ئارسته من مدتهاس باهاتون تواین دنیای مجازی که دلها را بهم نزدیک میکنه اشنا شدم و شاید بجرات بتونم بگم که با احساسات و روحیاتتون از نوشته ها اشنا شدم و میدونم که فشار زیادی را داری تحمل میکنی و رو خودت هم نمیاری ولی امید وارم که حداقل من اینجا بعنوان یه خواننده بتونم سنگ صبوری براتون باشم و حداقل کاری کنم که درونتون نریزید و نقش اندکی را برا سلامتی شما بعنوان یه دوست انهم اگر قبول کنید ایفا کنم ولی مطمئن هستم که دلها اگرچه صاحب دلان همدیگرو ملاقات نکرده باشند با هم خیلی راحت مانوس میشند و بقولی دل به دل را ه پیدا میکنه اخت میشند و بنابراین میمونم در انتظار تا اینکه برادری برا یه دوست باشم بازم درخواستم راحتی شما برای صدور دستور به من هست تا خدمت کنم .
در وهله بعد نمیدونم چرا تصمیم به پاسخ کامنت دادی شاید حضور سمیرا خانم بوده که بنده را هم مورد لطف قرار دادید ولی انتظار نداشتم چرا که ............
امید که از تنهایی بیرون امده باشی
مواظب خودت باش

شما خیلی لطف دارین ولی فکر کنم خودمو خیلی مقدس نشون دادم نه اینجوری فکر نکنید، این دلخوریه که توی این پست دیدین باعث یه دعوا و ناراحتی شد که باورم نمی شه من باعثش بودم. بعدش انقد شرمنده شدم که نگو. توی پست بعدی کامل می گم.
نه. قبلا واسه وصل شدن به اینترنت یه کم مشکل داشتم که حالا خیلی خوب شده.

عرفان یکشنبه 1 شهریور 1388 ساعت 13:28

سلام
خوب هستید؟
انشاالله که سلامت و شاداب باشید
فکر میکنم نسبت به گذشته خیلی فرق کردید و الحمدالله روحیه شما داره شاد میشه و این همون مطلب مهمی هست که من دنبال میکنم تا روزی شاهد شکفته شدن خنده بر لبان زیباتون باشم .
ارتا و علی خوب هستند ؟
بابا از سفر امدند
مواظب خودت باش

متشکرم. شما خوبید؟
خیلی امید وار نباشید. هیچی تغییر نمی کنه هرچند من مدتهاست دارم تلاش می کنم.
شکر.

عرفان دوشنبه 2 شهریور 1388 ساعت 19:09

سلام
خسته نباشید
نه اینططور فکر نکنید اخه ادم به امید زندس و نا امیدی و یاس ریشه همه مشکلاته و قطعا میدونید که مشکلات روحی هستند که جسم را هم به ستوه میارن .
از ایلیا کمتر میگی چی شده مگر؟

عرفان سه‌شنبه 3 شهریور 1388 ساعت 15:04

سلام
خوب هستید؟
مدتی هست که اپ نکردی چرا؟
من که بهت عادت کردم حداقل بخاطر من مطلب بنویس تا وقتی میام به نوایی برسم .
ممنونم
مواظب خودت باش

سلام
ممنون
امتحان داشتم.
از من می شنوید به کسی عادت نکنید! مخصوصا اگه اون یه نفر منم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد