روزانه ها

روزانه های منه دیگه

روزانه ها

روزانه های منه دیگه

یه فلش بک قشنگ

چقد خوبه آدم وقتی می ره یه عالمه خاطره ی خوب به جا بذاره. امروز چندین بار دیدمش. حتی یه بار دم در راهرو فیس تو فیس شدیم. حتی یه بار برگشتم اون طرف شیشه رو نیگا کنم دیدم اونم دقیقا داره همین ور رو نگاه می کنه ولی خب حالا خیلی چیزا تغییر کرده.... 

بدون هیچ حسرت خوردنی کلی خاطره ی قشنگ توی ذهنم مرور شد. فکر کردم شاید منم به یه کم دوسش داشتم. فکر کردم به اینکه از بعد از روز تولدش که باهم نشستیم توی چمنای حیاط دانشگاه و با هم بستنی تولد نرجس و خوردیم و من بهش گفتم باید برام یه چیز خوب بخری تا نگم تولد تو هم امروزه و کلی تا دیر وقت پیشش بودم دیگه توی چمن نشستم. فکر کردم به همه درسایی که مشقاشو برام نوشت. همه ی نمره هایی که با تفاوت زیاد ماکس کلاس بودم و بهم آفرین گفت. به اون امتحانی که مراقب شد و خودمو کشتم از بس تقلب کردم آخرش گفت شیطون پا شو برو! به کلاسایی که اون استاد بودو من تنها شاگرد کلاس. به شب خواستگاریش....

نظرات 4 + ارسال نظر
تلنگر سه‌شنبه 24 شهریور 1388 ساعت 18:12 http://talangori.blogsky.com

سلام خیلی ناز نوشتی دمت گرم وبلاگت خوشگله خیلی زیاد

عرفان سه‌شنبه 24 شهریور 1388 ساعت 21:11

سلام
خوب هستید ؟
عجب تفاهم و تعاملی ؟
جالبه شاید این اتفاقات همه از روی صداقتی باشه که تو زندگیت داری امید که همه اوقات شاد و خندان و بشاش باشی
مواظب خودت باش

عرفان چهارشنبه 25 شهریور 1388 ساعت 09:12

سلام
صبح چهارشنبه زیبایی داشته باشی دوست خوبم
موفق باشی

عرفان چهارشنبه 25 شهریور 1388 ساعت 22:25

سلام ارمیتا جان
میدونم الان تا این خبرو بشنوی نگران میشی ولی مجبورم بهت بگم که من برا مدت حداقل یه هفته دارم میرم سفر و از بوی دل ارام تو در زیر سایه شاهچراغ و حافظ و...محروم میشم امید که سالم برگردم و باز برات پیام بدم اگرچه پیامهای من براتو اصلا دادن و ندادنش مهم نیست ولی من به وجود نازنینت عادت کردم و باهات دارم زندگی میکنم .
مواظب خودت باش
موفق باشی و سالم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد