به گزارش خبرنگار ما امروز طی یه اقدام انتحاری نویسنده ی بلاگ خودش رو توی آرایشگاه یافت. همسایگان و دوستان نویسنده اصلا توقع چنین حرکتی رو نداشتن! در واقع خود نویسنده نیز حسابی سورپرایز شد. مشروح خبر را از زبان خود نویسنده بشنوید:
امروز ساعت 8 باید می رفتم دانشگاه تا آخرین امضای فرم حمایت مالی رو که تحویلش حسابی دیر شده بود رو بگیرم و بعد هم تحویلش بدم دفتر بخش. ساعت 12 می خواستم برم پیش یکی از استادا راجع به سمینارم حرف برنم. ساعت 3 با همون استادی که صبح اول وقت دیدمش دوباره قرار داشتم. این وسطا باید تقریبا ساعت 11 یه جزوه از یکی می گرفتم.
توی راه اس ام زدم لیلا بیاد پیشم. لیلا گفت داره می ره آرایشگاه و ازم خواست منم باهاش برم. نیروهای امنیتی خیلی زود خلع سلاح شدن. چون آرایشگره آشنا بود، کارش خوب بود و البته منم حسابی بهش نیاز داشتم.
این جا بود که به طور کاملا غیر منتظره خودمو دیدم که روی صندلی آرایشگاه نشستم و دارم به خانومه می گم ابروم باریک نمی شه، کوتاه نمی شه، شکستی داره حواست باشه تا به تا نشه. تازه پول به اندازه ی کافی همرام نبود. برای شادی روح صاب آرایشگاه و آرایشگر بستنی خریدیم و غافل گیرشون کردیم!
همین دیگه. این جوری شد که بعد یک ماه!!!!!! توفیق اجباری شد ما تر تمیز شدیم. ولی باید بگم بعدش اومدم خونه و دیگه به هیچ کدوم از کارام نرسیدم.
جا داره از دست اندر کاران و خبرنگاران واحد خبری این وبلاگ هم به خاط همراهیشون تشکر کنم.
سلام عزیزم دانلود آلبوم جدید مسعود اسدی به نام دادگاه خوشحال هستیم که از وبلاگ خوب شما بازید کردیم در صورت تمایل از وبلاگ ما بازدید کنید. [لبخند][گل]
[قلب][ماچ]
سلام عزیزم عکس های بسار خفن نمی خوای خوشحال هستیم که از وبلاگ خوب شما بازید کردیم در صورت تمایل از وبلاگ ما بازدید کنید. [لبخند][گل]
[قلب][ماچ]
سلام
خسته نباشید
مبارکه
خوش به سعادت خبرنگار واحد مرکزی خبر که بر همه این جریانات نظارت داشته و براش مطلب تهیه میکرده
موفق باشی
:دی
وبلاگ خوب شما را دیدم وخیلی عالی هست. حالا اگر وقت داشتید یه سری هم به وبلاگ ما هم بزنید. با احترام محمد شفیع خاکسار مدیر وبلاگ Shafi.blogsky.com